به دست آوردن مال حلال

یکی از شرایط دعا این است که از خوردن مال حرام پرهیز نماییم؛ زیرا مال حرام سبب عدم استجابت دعا است. شخصی به پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله عرض کرد: دوست دارم دعایم مستجاب شود. حضرت فرمود: “خوراک خود را پاک کن و سعی کن حرام وارد شکمت نشود.” در این راستا باید سایر اعمال زندگی انسان، شرایطِ دعا را ایجاد کند؛ یعنی دعاهای او با هدفهای تکوینی و تشریعی هماهنگ باشد. برای این کار از: به دست آوردنِ مال حرام پرهیز نماید و کار و کسبش از راه حلال باشد؛ و حق مردم را ضایع نگرداند و اگر حق الناس بر عهده دارد به مردم برگرداند و از خداوند درخواست های شرعی و حلال نماید؛ و از دعاهای خلاف هدفهای تکوینی و تشریعی بپرهیزد مانند :

این که طلب و درخواست گناه و نامشروع نکند و خواهش های سعادتمندانه از خدا بکند تا سعادت دو دنیا نصیبش گردد؛ و با اخلاص، یقین به اجابت دعاهای خویش داشته باشد؛ انسان نباید از مردم درخواستی داشته باشد و فقط باید دست نیاز به درگاه بی نیاز دراز کند و دعاهای شرعی و دینی خویش را از او بخواهد.

شخصی با هیجان و اضطراب به حضور امام صادق آمد و گفت: درباره ی من دعایی بفرمایید تا خداوند به من وسعت رزقی بدهد، که خیلی فقیر و تنگدستم. امام فرمودند: “هرگز دعا نمی کنم.” “چرا دعا نمی کنید؟!” “برای این که خداوند راهی برای این کار معین کرده است. خداوند امر کرده که روزی را پی جویی کنید، و طلب نمایید؛ امّا تو می خواهی در خانه ی خود بنشینی، و با دعا، روزی را به خانه ی خود بکشانی!”

امام صادق علیه السلام فرموده است : “اِذا أَرادَ أَحَدُکُمْ أَنْ یُسْتَجابَ لَهُ فَلْیُطَیِّبَ کَسْبَهُ وَ لْیُخْرِجَ مِنْ مَظالِمِ النّاسِ وَ إِنَّ اللّه َ لایُرْفَعُ إِلَیْهِ دُعاءُ عَبْدٍ وَفی بَطْنَهُ حَرَامٌ أَوْ عِنْدَهُ مَظْلَمَهٌ لاِحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ.”

“هرگاه یکی از شما بخواهد دعایش مستجاب شود کار و کسب و راه درآمد و روزی خود را پاکیزه کند. و خود را از زیر بار مظلمه هایی که از مردم برعهده دارد خلاص کند؛ زیرا دعای بنده ای که در شکمش مال حرام باشد به سوی خدا بالا برده نمی شود.”

موسی علیه السلام مردی را دید که گریه و زاری بسیار می کرد و دست هایش را سوی آسمان بالا آورده و لابه و التماس می کند. خدا به موسی وحی کرد که این مرد هرچه کند دعایش به اجابت نرسد؛ چرا که در شکم حرام دارد و بر پشت حرام دارد و در خانه حرام دارد. هرکس حلال بخورد فرشته ای بر فراز او بایستد و برایش استغفار کند تا از خوردن آن طعام حلال فارغ آید. و او فرمود: بازگرداندن دانگی (61 درهم) از حرام، نزد خدای سبحان با هفتاد حج مقبول برابر است.

و چون لقمه ای از حرام در اندرون بنده جای بگیرد فرشتگانی که در آسمان ها و زمین هستند او را نفرین کنند. در حدیث قدسی وارد شده است: “لایُحْجَبُ عَنِّی دَعْوَهٌ اِلاَّ دَعْوَهُ آکِلِ الحَرَامِ.” “هیچ دعایی جز دعای حرام خواران از درگاه من محجوب نمی شود.

عمل

یکی دیگر از شرایط دعا عمل است. در مرحله ی اول از خداوند درخواست کنیم و در مرحله ی عمل نیز سعی و کوشش نماییم. اگر خداوند متعال را بخوانیم و کوشش ننماییم ارزشی ندارد. و به مطلوب خویش نمی رسیم. بنابراین سعی و کوشش بعد از دعا یکی از شروط آن است و دعا و عمل لازم و ملزوم یکدیگر هستند. حضرت رسول صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود:

“ای علی! نیایشگر بی عمل چون تیرانداز بی کمان است.”

«فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لاأُضِیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنکُم مِنْ ذَکَرٍ اَوْ أُنْثی».

“پروردگار پاسخگوی درخواست آنان است بدانید و آگاه باشید که من زحمت و کوشش هیچ عمل کننده ای از شما را، چه مرد و چه زن ضایع و بی اثر نمی کنم.”

کسی که از خداوند کمک می خواهد باید در صحنه ی زندگی به کار و کوشش بپردازد و از ذات خداوند خواهش کند و در زندگی به سعی و تلاش بپردازد.

بنابراین باید در عین حالی که از خداوند درخواست می کنیم، در راه آن طلب و درخواست حرکت کرده و تلاش کنیم تا به سر منزل مقصود برسیم.

دعا و عمل مکمّل یکدیگرند و از هم تفکیک پذیر نیستند. دعا و عمل، هر کدام به تنهایی نمی توانند آدم را به سرمنزل مقصود برسانند و هرکدام تکمیل کننده ی دیگری می باشد؛ یعنی در مواقعی که او را می خوانیم و از او خواهش می کنیم باید در زندگی به سعی و تلاش بپردازیم، تا با دعا و عمل به پیروزی و موفقیت نایل شویم، تا نتیجتا در جهت تکوین و تشریع حرکت کرده باشیم. حرکت در جهتِ تکوین و تشریع، دعا همراه با عمل است. و اگر فقط دعا کنیم و عمل نکنیم خلاف تکوین و تشریع گام برداشته ایم؛ زیرا دعایِ بدون عمل اثری ندارد و دعا و عمل لازم و ملزوم یکدیگرند.

حقّ النّاس

یکی دیگر از شرایط دعا حق النّاس است؛ یعنی این که حقّ الناس بر عهده ی دعاکننده نباشد، و اگر مظالم و حقوق مردم بر عهده ی انسانی باشد، دعایش مستجاب نمی گردد. امام صادق علیه السلام می فرمایند: “مُتَحَمِّلُ مَظالِمِ الْمخْلوُقیِنَ مَرْدوُدُ الدَّعْوَهِ” “کسی که حق الناس بر گردنش باشد دعایش مستجاب نمی گردد.” بنابراین برای این که به این شرط از شرایط استجابت دعا، جامه عمل بپوشانیم باید رضایت شخصی که از طرف ما حقی از او ضایع شده را حاصل نماییم و توبه ای حقیقی بنماییم؛ زیرا حق الناس از گناهان بزرگ و غیر قابل بخشش می باشد.

عدم درخواست گناه

یکی دیگر از شرایط دعا، عدم درخواست گناه است. ما وظیفه داریم در هنگام درخواست از خداوند، طلب گناه ننماییم، و دعای ما بر خلاف نظام تکوین یا نظام تشریع نباشد؛ یعنی دعای ما باید در محدوده ی نظام خلقت و همچنین در محدوده ی مقرّرات اسلامی بوده و خلاف شرع نباشد. حضرت محمّد صلی الله علیه و آله در این باره فرموده اند:

“هر مسلمانی که دعایی کند و در دعایش گناه و بریدن از خویشان نباشد خدای تعالی یکی از سه چیز را به او عطا می کند: یا دعایش را زود اجابت می کند؛ و یا برای آخرتش بیندوزد؛ یا این که شرّی مانند آن را از او باز دارد. گفتند: ای رسول خدا! اگر چنین است، بیشتر دعا کنیم.” فرمودند: خدا نیز بیشتر عطا می کند.

ما فقط می توانیم آن چیزهایی را که در شرع مقدس اسلام حلال می باشد، از خداوند طلب نماییم، و اگر حاجتی داشته باشیم که بر خلاف شرع مبین اسلام است، نباید از خداوند مسئلت نماییم، و اگر خدای ناخواسته از خداوند حاجتی داشته باشیم که گناه آلود است قطعا اجابت نخواهد شد.

ایمان و یقین

ایمان و یقین نیز از شرایط طلب و درخواست از خداوند است، که اگر ایمان به اجابت داشته باشیم دعا به اجابت نزدیک تر است و در استجابت دعا اثربخش است. امام صادق علیه السلام می فرمایند: “دعا کنید که دعا درمان هر درد است و چون دعا کردی چنین پندار که حاجتت پشتِ در است.” در جایی دیگر از آن حضرت نقل شده است که فرمودند: “هنگام دعا قلب خود را متوجه خدا گردان و چنان گمان داشته باش که خواسته ات در آستانه یِ در، حاضر و آماده است.”

از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل گردیده است که: “خدا را آنچنان بخوانید که مطمئن هستید اجابت می شوید.” اگر ایمان و یقین به استجابت دعا داشته باشیم، دعا زودتر به اجابت می رسد و ایمان و یقین فوق العاده در نتیجه ی استجابت مؤثر است. در حدیث است که: “اِذَا دَعَوْتَ فَظُنَّ حاجَتَکَ بِالبابِ”؛ یعنی “آن گاه که دعا می کنی حاجت خود را دمِ در، آماده فرض کن”.

پافشاری در دعا

یکی دیگر از شرایط دعا، پافشاری در طلب و درخواست از خداوند است. انسان برای رسیدن به خواسته و استجابت دعا باید پافشاری نماید؛ زیرا هرشخصی که از کسی درخواستی دارد با اصرار می تواند به درخواستش جامه ی عمل بپوشاند و همین حالت نیز در، درخواستِ از خدا وجود دارد. امام باقر علیه السلام می فرمایند: “اِنَّ اللّه َ کَرِهَ اِلْحاحَ النَّاسِ بَعْضِهِمْ عَلی بَعْضٍ فِی الْمَسْأَلَهِ وَ اَحَبَّ ذلِکَ لِنَفْسِهِ اِنَّ اللّه َ (جَلَّ ذکْرُهُ) یُحِبُّ أَنْ یُسْأَلَ وَ یُطْلَبَ ما عِنْدَهُ.”

“خدا را بد آید که مردم در خواهش از یکدیگر اصرار ورزند؛ ولی اصرار را در سؤال از خودش دوست دارد. همانا خداوند (که یادش بزرگ است) دوست دارد که از او سؤال شود و آنچه نزد اوست طلب گردد.”

عدم درخواست از مردم

انسان باید حوائج خویش را از خداوند متعال طلب نماید و دست نیاز به سوی مردم دراز نکند؛ زیرا خداوند بنده ای را که از غیر او درخواست نماید، دوست نمی دارد. از جزیی ترین لوازم زندگی گرفته تا حوایجِ بزرگ را از خدا بخواهیم و برای کمترین مایحتاج خویش دست نیاز به سوی مردم دراز ننماییم.

امام سجاد علیه السلام می فرمایند: “هر کس حاجت خود را به یکی از بندگان محتاج و فقیر خداوند بگوید، یا او را به جایِ خدا، وسیله ی برآمدنِ حاجت یا حاجتهایش قرار دهد، خود را در معرض نومیدی و زیان قرار داده، نباید انتظار احسان ازجانب خداوندبرای خودش داشته باشد.”

از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرموده است: «آفریده ای نیست که به آفریده ی دیگر پناهنده شود جز این که اسباب آسمان ها و زمین را از او ببرم، پس اگر چیزی خواهد عطا نکنم، و آفریده ای نیست که تنها به من پناهنده شود، جز این که آسمان ها و زمین را ضامن روزی او گردانم، اگر دعا کند مستجاب گردانم، و اگر چیزی درخواست کند عطا نمایم و اگر طلب آمرزش کند او را بیامرزم»

امام محمد باقر علیه السلام نیز می فرماید: “هیچ چیزی نزد خدا برتر از سؤال و درخواست آنچه که در نزد او است، نمی باشد.” حضرت علی بن الحسین علیه السلام فرمود: “تمام خیر و نیکی را دیدم که در بریدن طمع از دست مردم است، و هر که هیچ امیدی به مردم نداشته باشد و امرش را در هر کاری به خدای( عز و جل) واگذارد، خدای( عز و جل) در هر چیزی او را اجابت کند.”

امام سجاد علیه السلام در حدیثی دیگر می فرماید: “به سوی خدا بروید و فقط از خدا درخواست رفعِ نیازها و احتیاج ها و گرفتاری هایتان را بنمایید. مسئلت های شما هر چقدر هم فراوان باشد گنج های خدا را خالی نمی کند.”

امام صادق علیه السلام فرموده اند: “اگر کسی از شما، بخواهد دارای حالتی بشود که همه ی خواسته هایش راخداوندبرآورد،بایداز همه ی مردم ناامید شود و هیچ امیدی جز خداوند نداشته باشد؛پس اگرخداوندچنین حالتی رادر قلب او بیاورد چیزی از خداوند نخواهد مگر این که برآورد.”

یکی دیگر از نکاتی که باید در هنگام درخواست از خداوند بزرگ به آن توجّه نماییم، خضوع و خشوع است. انسان باید در موقع خواندن خداوند متعال خضوع و خشوع نموده و در مقابل ذات احدیت کرنش نماید و با کمال ذلت از او هرچه می خواهد درخواست نماید.

“آنچه به حضرت عیسی علیه السلام در این مورد وحی شده این است: ای عیسی! مرا بخوان همانند خواندن شخص حزین و غرق شده ای که هیچ فریادرس و مُغیثی ندارد.”

نکته دیگری که لازم به یادآوری است، مخفی نگه داشتن دعا است. در هنگام خلوت و تنهایی یا در دل شب دعا کردن بهتر است و این کار برای دوری از ریا اثربخش است. در سوره اعراف چنین آمده است که: “خدا را از روی تضرّع و در پنهانی بخوانید.”

“در حدیث قدسی آمده است که خطاب به موسی علیه السلام شد: که ای موسی! هرچه را نیازمندی، حتّی علف گوسفند و نمک خمیرت را از من بخواه.”

اخلاص

شرط دیگر دعا اخلاص است. اخلاص در پرستش حضرت احدیّت از جمله ی شرایط دعا محسوب می گردد و از فضائل است. در قرآن کریم در این مورد آیات زیادی وجود دارد که بدانها سفارش و تأکید شده است. این شرط مهم سببِ استجابت دعا می گردد و کسانی که بدون ریا و تظاهر و از سرِ اخلاص به درگاه خداوندِ بلند مرتبه می شتابند، هر درخواستی که از خداوند بنمایند و هر حاجتی که از او طلب کنند، به مراد خود می رسند. خداوند در قرآن کریم می فرماید:

“فَادْعُوا اللّه َ مُخْلِصیِنَ لَهُ الدّیِنَ وَ لَوْ کَرِهَ الکافِرونَ”

خدا را با خلوص و با پاکی و در نهایت درخواست به او روی آرید، اگر چه کافران خوش ندارند.

اگر اعمال ما برای نزدیک شدن به قرب الهی از روی اخلاص نباشد، پذیرفته نیست و اگر دعایمان از روی اخلاص نباشد، آن دعا پذیرفته نیست. بنابراین باید تمامی کارهایمان برای رضای خدا باشد و تظاهر و ریا نداشته باشیم.

حضرت علی علیه السلام فرموده اند دعا چهار شرط دارد:

1- حضور قلب؛
2- اخلاص؛
3- شناسایی خداوند؛
4- انصاف در خواهش؛

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرموده اند: سه نفر از مردمان که پیش از شما (زندگی می کرده اند) جهت پیدا کردن مکانی برای خانواده ی خود بیرون رفتند. در راه، باران شدیدی می آمد، و آن ها به درون غاری پناه بُردند. سنگی بر در غار افتاد به طوری که آن ها نمی توانستند بیرون بیایند. به یکدیگر گفتند: جای پای ما از بین رفته و سنگ، راه را بر ما بسته است و کسی جز خدای تعالی از مکان ما باخبر نیست. بیایید خدای سبحان را به خالص ترین کارهایی که کرده ایم و بدان ها امید داریم، بخوانیم. یکی گفت: بارخدایا! تو می دانی که من زنی را خوش داشتم و او را به خود خواندم ولی او پرهیز کرد و من وعده ی اجرتی به او دادم و او پذیرفت. وقتی می خواستم با او جمع شوم، او از خشیتِ تو به سختی لرزید و گفت: من از سر بیچارگی به خواسته ی تو تن دادم. من او را رها کردم. اگر می دانی که من این کار را به امید رحمت و بیم از عذاب تو کردم. راه را بر ما بگشا. یک سوم سنگ کنار رفت. دیگری گفت: بارخدایا! تو می دانی که من پدر و مادری داشتم و برای ایشان شیر می دوشیدم. شبی شیر آوردم، که آنها خواب بودند. ایستادم تا سپیده دمید و از خواب بیدار شدند و شیر را نوشیدند. بارخدایا! اگر تو می دانی که من این کار را به امید رحمت تو کرده ام، بر ما گشایش فرما. یک سوم دیگر سنگ کنار رفت. سومی گفت: بارخدایا! تو می دانی که من روزی کارگری را به خدمت گرفتم و او تا نیمه ی روز کار کرد و من مزد او را دادم. او خشمگین شد و اجرت را نگرفت. و من آن اجرت را در تجارت گاو و گوسفند و جز آن به کار بستم و چون بار دیگر در طلب اجرت بازگشت، گفتم: همه ی این ها از آنِ تو است، بگیر. اگر می خواستم، به جز اجرتش چیزی به او نمی دادم. بارخدایا! اگر تو می دانی که من این کار را به امید رحمت و بیم از عذاب تو کردم، راه ما را بگشا. ناگهان سنگ به کلی کنار رفت و آن سه نجات یافتند.