محمّد بن سنان می گوید : یک سال قبل از اینکه حضرت موسی بن جعفر علیهما السّلام به عراق برود، خدمت ایشان رسیدم؛ پسرش امام رضا علیه السلام نیز در آنجا نشسته بود. حضرت کاظم علیه السلام نگاهی به من نموده و فرمود: محمّد! امسال مسافرتی در پیش داری! ناشکیبایی نکنی! عرض کردم: فدایت شوم چه پیش آمدی است؟ مرا نگران نمودی! فرمود: باید پیش این ستمگر ( منظور مهدی عباسی است ) بروم، ولی ناراحتی که موجب قتل یا زندان شود از طرف او و همچنین از جانب جانشینش ( موسی بن هادی ) نمی بینم. عرض کردم: بالاخره چه می شود؟ فرمود: خدا ستمکاران را گمراه می کند و آنچه بخواهد انجام خواهد داد.

عرض کردم: فدایت شوم! منظورت چیست؟ فرمود: هر کس حق این فرزند مرا از بین ببرد و منکر امامتش شود، مثل کسی است که پس از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به علی بن ابی طالب علیه السلام ستم کرده و منکر امامت آن جناب شده است. عرض کردم: به خدا قسم، اگر عمر من طولانی شود، حق او را ادا می کنم و به امامتش اقرار می نمایم. فرمود: راست می گویی محمّد! خداوند عمرت را طولانی خواهد کرد و حق فرزندم را ادا می کنی و به امامتش اقرار خواهی داشت و همچنین به امامت امام بعد از او! عرض کردم: امام پس از ایشان کیست؟ فرمود: فرزندش محمّد. گفتم در مقابل امر خدا تسلیم و راضیم.

  • منبع : کتاب الغیبة - نویسنده : الشیخ الطوسی جلد: 1  صفحه: 33

دعای حضرت در لحظه ورود بر مهدی عباسی

امْتَنَعْتُ بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ مِنْ حَوْلِکَ وَ قُوَّتِکَ وَ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ وَ أَقُولُ مَا شَاءَ اللَّهُ کَانَ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ

به قدرت و اراده خدا، اراده و قدرت تو را از خود باز می­دارم و به پروردگار سپیده ­دم پناه می­برم از شر همه مخلوقاتش و اینگونه می­گویم هر چه خدا بخواهد می­شود و هیچ توان و نیرویی نیست مگر به دست خداوند بلند مرتبه و عظیم.

بحار الأنوار - جلد۹۱  -  صفحه۳۱۴